دورهای در معجزات | ۲۶ تیر ۱۴۰۴
۲۵ تیر ۱۴۰۴
دورهای در معجزات
وهم، وهم را دیدار میکند؛ حقیقت، خودش را.دیدار اوهام به جنگ میانجامد.صلح، با نگریستن به خودش، خود را گسترش میدهد.جنگ شرطی است که در آن ترس زاده میشود، و رشد میکند و در پی چیرگی است.صلح حالتی است که عشق در آن ساکن است، و در پی تسهیم کردن خودش است.تعارض و صلح ضد یکدیگرند.جایی که یکی ساکن است، دیگری نمیتواند باشد؛ هر کجا که یکی برود دیگری ناپدید میشود.اینچنین یاد خداوند در ذهنهایی که به میدان نبرد اوهام تبدیل شدهاند، پنهان شده است.با این حال، آن بسیار فراتر از این جنگ بیمعنا میدرخشد، و آماده است تا به یاد آورده شود هنگامی که طرفدار صلح شوی.